«انتظار
حضرت امام خامنهای (حفظه الله) میفرمایند:
من از بسیجیان این است که از سکوت من نیز درس بگیرند»
یکی از اشکالات بعضی از دوستداران ولایت، این است که در زمان سکوت ولی فقیه سکوت میکنند!
اما این به معنای پیروی کامل از ولی فقیه نیست. پشت سر امام قرار داشتن، همیشه هنر نیست!
در اطاعت و شناخت راه، پشت سر امام، اما در میدان عمل و در مواجهه با دشمن، جلوتر از امام باشیم.
یعنی امام را سپر بلای خود نکنیم!
ادامه مطلب
مطالعۀ تاریخ اسلام به ما میآموزد که باید برای پسند حضرت حجت (ارواحنا فداه) و نائب بر حقش چگونه باشیم:
در جریان فتح مکه پیامبر (ص) دستور قتل 10 نفر را صادر فرمودند؛
از جمله عبدالله بن ابی سرح، برادر رضاعی عثمان بن عفان.
در موردشان فرموده بودند: آنها را در هر کجا دستگیر کردید؛
حتی اگر به پردۀ کعبه آویزان شده باشند؛ بکشید.
روزی عثمان برادرش را برای بخشش نزد پیامبر (ص) آورد
و در میان مردم سه بار از پیامبر (ص) درخواست عفو کرد.
حضرت (ص) مدت زیادی خاموش ماند تا سرانجام موافقت کرد.
بعد از اینکه عثمان رفت؛ روی به حاضران کرد و فرمود:
«از آن جهت خاموش ماندم تا مگر یک تن از شما برخیزد و سر از تنش جدا کند.»
یکی از انصار گفت: «ای پیامبر (ص) چرا اشارهای نکردی؟!»
حضرت (ص) فرمود: «شایسته نیست پیامبر به ایما و اشاره کسی را بکشد.»
(تاریخ طبری، ج 3، ص 1187)
پس یک جوان انقلابی باید در سطحی از بینش و بصیرت قرار داشته باشد که تا ولی فقیه مجبور نباشند از جایگاه ارزشمندشان هزینه کرده و با آمدن در وسط میدان و مواجهه رودررو با دشمن، جبران کمکاری ما را بکنند تا شاید ما اندکی به خود بیاییم.
ما آمدهایم تا باری از روی دوش امام برداریم؛ نه اینکه سربارش باشیم!
ممکن است برخی عزیزان از مطلب مذکور، برداشت توصیۀ به تندروی نمایند.
در مطلب تصریح به این نشده که هر کس تحلیل خودش را به تشخیص امام منتسب کرده و فوراً اقدام کند؛
در حالیکه امام خود از تندروی ناراضیاند.
بارها پیش آمده که امام نسبت به پیگیری و اجرانشدن مطالبات خود تذکراتی دادهاند.
پیروان ایشان نباید آنقدر اجازه به تأخیرافتادن مطالبات امام بدهند تا ایشان مجبور شوند؛
دوباره تذکر بدهند.
اینگونه عملکردن، کندروی و شاگرد تنبل کلاس بودن است!
اینکه مسلمانان میتوانند میدان مطالبات امام را افزایش بدهند؛ یک قاعده است.
حضرت امام خامنهای (حفظه الله) میفرمایند:
«نباید اینگونه تصور شود که همه باید منتظر بمانند تا رهبری، ابتدا موضع خود را دربارۀ یک شخص و یا یک سیاست اتخاذ کند و بقیه بر همان اساس موضعگیری کنند.
این روش کارها را قفل خواهد کرد.
رهبری وظایفی دارد که به توفیق الهی آنها را انجام خواهد داد اما دانشجویان هم وظایفی دارند که باید با معیار تقوا و با درنظرگرفتن شرایط صحنه، آنها را انجام دهند.
البته اگر در زمینهای نظری از جانب رهبری بیان شود؛
ممکن است این نظر، در تشخیص کسانی که به رهبری حسن ظن دارند؛
مؤثر باشد اما این به معنای ساقط شدن نظر دیگران نیست.
دانشجویان در واقع نمایشگر وجدان بیدار ملت و نشاندهندۀ گرایشهای عمومی جامعه هستند لذا باید کاملاً آگاهانه، با چشم باز و با احساس تکلیف به مسائل مختلف نگاه کنند و محیط کشور و منطقه، تهدیدها و فرصتها و دشمنان و دشمنیها را بهخوبی بشناسند.»
- ۹۳/۱۰/۰۱